اژدها و دایناسورها - چه ارتباطی با هم دارند؟

فهرست مطالب:

اژدها و دایناسورها - چه ارتباطی با هم دارند؟
اژدها و دایناسورها - چه ارتباطی با هم دارند؟
Anonim

اخیراً ، دیرینه شناسان ، با بررسی استخوان های تیرانوسوروس رکس ، بقایای گلبول های قرمز - گلبول های قرمز - را در رگ های کوچک رگ که آنها را سوراخ می کند ، پیدا کردند. بعید است گلبول های قرمز بتوانند ده ها میلیون سال زنده بمانند. چنین اکتشافاتی باعث می شود سن چند میلیون دلاری مارمولک های فسیلی زیر سوال برود و حتی نشان می دهد که انسان ها و دایناسورها تا همین اواخر در کره زمین همسایه بودند.

Tyrannosaurus از حماسه

بسیاری از خوانندگان احتمالاً فیلم "Beowulf and Grendel" را که چندین سال پیش توسط فیلمسازان اروپای غربی فیلمبرداری شده است ، دیده اند. در فیلم ، ترول گرندل به عنوان یک مرد وحشی با ارتفاع زیاد و ظاهر ترسناک نشان داده شده است. اما همه محققان حماسه انگلوساکسون بیولف این ترول را به این شکل تصور نمی کنند. آنها توجه را به این واقعیت جلب می کنند که طبق توضیحات ، گرندل بی صدا روی دو پای عقب قدرتمند حرکت می کند ، در حالی که پاهای جلویی کوچک ، ضعیف بودند و بی اختیار در هوا آویزان می شدند. پوست این موجود را نمی توان با شمشیر یا نیزه سوراخ کرد. طول عمر گرندل می تواند بیش از 300 سال باشد و در پایان عمر این هیولا چندین برابر بیشتر از فردی بود که در بلعیدن او هیچ مشکلی نداشت. و نام ترول "گرندل" به عنوان "کوبنده" ترجمه شده است. او به معنای واقعی کلمه می تواند استخوان قربانیان را خرد کند. آیا این یک تیرانوسوروس نیست؟

بیوولف در نبرد نزدیک پنجه جلویی ضعیف و دست و پاگیر گرندل را قطع کرد ، پس از آن هیولا در حالی که خونریزی داشت مرد. جای تعجب نیست - فشار خون تیرانوسوروس رکس برای تامین اکسیژن طبیعی به سر عظیم بسیار بالا از سطح زمین بسیار بالا بود. به طور کلی ، شکار اژدهای فصلی تقریباً شغل اصلی Beowulf شجاع بود. قهرمان و تیمش ، همانطور که شایسته متخصصان است ، به مطالعه ساختار ، عادات و شیوه زندگی چنین هیولاهایی توجه زیادی داشتند. توصیف های ارائه شده در حماسه باعث می شود تقریباً همه گونه های اژدهای ذکر شده در آنجا با مارمولک های فسیلی شناسایی شوند.

شوالیه ها در مقابل دایناسورها

دیوانه؟ اصلا لازم نیست. شوالیه های اروپای غربی و پیشینیان آنها همیشه برای شجاعت در مبارزه با اژدها احترام قائل بودند. و مار وحشتناک گورینیچ با توجه خود روسیه را دور نگذاشت. به عنوان قهرمانان روسی - خودش. اژدها همچنین جایگاه مهمی در حماسه های اسکاندیناوی دارد. به عنوان مثال ، حماسه ولسونگ شاهکار یک جنگجو به نام سیگورد را ستایش می کند ، که هیولای فافنیر را شکست داد. اژدها روی چهار پا حرکت کرد و بدن سنگینی را روی زمین کشید. سیگورد با دانستن اینکه مخفی پشت کمر فافنیر برای شمشیر یا نیزه آسیب پذیر نیست ، سوراخی را در مسیری حفر کرد که طی آن هیولا به سمت چاه آبیاری رفت و با نشستن در آن ، به هیولایی که از روی او در شکم عبور می کرد ضربه زد.

با این حال ، قهرمانان و شوالیه ها همیشه در نبرد پیروز نمی شدند. طبق تواریخ قدیمی سلتیک ، پادشاه مورید در 336 قبل از میلاد توسط هیولای بلوس کشته و بلعیده شد. "بدن مورید را بلعید ، مانند ماهی بزرگ که ماهی کوچک را بلعید." پادشاه اولیه برتون پردار خوش شانس تر بود - او در نبرد با یک هیولا مشابه در منطقه Llyn Llyon (ولز) پیروز شد. وقایع نگاری بریتانیایی همچنین از بسیاری از نقاط قلمرو ولز مدرن ، که زمانی توسط هیولا - آتانیان و کروگ ها - زندگی می کردند ، نام می برد و نام خود را از نام این موجودات گرفته است. یکی از آخرین افانک ها در سال 1693 توسط ادوارد لوید در Lleinar Afank در رودخانه کانوی کشته شد. و در وقایع نگاری معبد کانتربری ، ذکر شده است که در روز جمعه 16 سپتامبر 1449 ، در نزدیکی روستای کنراد کوچک ، که در مرز استان های سافولک و اسکس قرار داشت ، بسیاری از ساکنان نبرد بین دو خزنده بزرگ را تماشا کردند.

یک گزارش دیگر قرون وسطایی بریتانیایی گزارش می دهد که در 1405 "در فاصله ای نه چندان دور از شهر بورس ، در نزدیکی سودبری ، با تأسف فراوان همه مردم ، اژدها ظاهر شد ، بدن عظیمی ، با شانه ای بر سر ، دندان هایی مانند دندان اره ، و دمی با طول باورنکردنیاو چوپان را کشت و گوسفندان زیادی را بلعید."

اژدهای شرقی

نبرد قهرمانان با اژدها در خاورمیانه رخ داد. جورج پیروز یکبار چنین خزنده ای درنده را شکست داد. در یکی از مبارزات انتخاباتی خود ، او در بیروت به پایان رسید. در فاصله ای نه چندان دور از شهر ، در کوه های لبنان ، دریاچه ای وجود داشت که در آن اژدهای درنده ای که تمام منطقه را وحشت زده زندگی می کرد. به دستور کشیشان بت پرست ، ساکنان محلی روزانه یک مرد جوان یا یک دختر را به دریاچه می آوردند تا توسط یک هیولا بلعیده شود. سنت جورج که از این موضوع مطلع شد ، با اژدها وارد یک نبرد شد و با نیزه گلوی او را سوراخ کرد و او را به زمین محکم کرد. سپس او هیولای زخمی را بست و او را به شهر کشاند و در آنجا جمعیت زیادی از مردم گردن زد. امروزه ، سنت جورج پیروز ، اژدها را می کشد ، نشان ها ، کاخ ها و معابد را در سراسر اروپا و فراتر از آن آراسته است. در همان زمان ، محقق مشتاق الکساندر بوگدانف خاطرنشان می کند که اژدهای متعارف ، به طور معمول ، شبیه باریونیکس دایناسور گوشتخوار است.

کتاب مقدس از اژدهای سرخ آتشین بابلی سیروس نام می برد. این موجود ، که در بین النهرین Musussu و Muskhush نیز نامیده می شد ، در آنجا فرزند مادر همه اژدها ها ، تیامت الهی تلقی می شد. تصاویر Sirus توسط باستان شناس انگلیسی رابرت کلدوی در اواخر قرن 19 در دروازه بابلی ملکه ایشتار که در آن زمان پیدا کرده بود ، کشف شد. این دروازه ها منشاء بسیار باستانی داشتند. پادشاه نبوکدنصر آنها را به روز کرد و متنی را برای آیندگان با این عبارت گذاشت: "من دیوارها را با سیروس تزئین کردم تا همه مردم به آنها نگاه کنند و شگفت زده شوند."

همان کلدوی در سال 1913 برای اولین بار این ایده را بیان کرد که اژدهای بابلی شبیه مارمولک های فسیلی است. در سال 1918 ، او فراتر رفت و در کتاب بعدی خود استدلال کرد که اگر این حیوان وجود داشته باشد ، باید به عنوان دایناسور پرندگان طبقه بندی شود. کالدوی نوشت: "ایگوانودون ، که در رسوبات کرتاسه در بلژیک یافت می شود ، نزدیکترین خویشاوند اژدهای بابلی است."

تصاویر دایناسورها و مدرن تر نیز در جاهای دیگر یافت می شود. یک معبد کامبوجی متعلق به حدود 1200 دارای یک نقش برجسته است که استگوزاروس را نشان می دهد ، یک دایناسور باستانی با صفحاتی با زاویه تیز در امتداد خط الراس. در بریتانیای کبیر ، بر روی سنگ قبر اسقف ریچارد بل ، که در 1496 درگذشت ، در کلیسای جامع کارلایل ، حکاکی وجود دارد که حیواناتی را به تصویر می کشد که توصیف آنها غیر از دیپودوکوس دشوار است. آنها در آنجا با سگ ها ، خوک ها ، ماهی ها و پرندگان معمولی زندگی می کنند. نیازی به گفتن نیست که تصاویر بی شماری از اژدها روی ظروف و گلدوزی های چینی و همچنین رواج آنها در هرالدریک قرون وسطایی اروپا وجود دارد.

تف تف

در واقع اژدهای افسانه ای برخلاف دایناسورهای واقعی ، موجودی بود که آتش می کشید. به نظر می رسد - یک ویژگی کاملاً فوق العاده. اما همه چیز به این سادگی نیست. برخی از دیرینه شناسان معتقدند که در کیسه های مخزن سر دایناسورها ، که از طریق کانال های خاصی به نازوفارنکس متصل شده اند ، یک مایع شیمیایی فعال وجود دارد - هیدروکربن غیر اشباع. انقباض ناگهانی کیسه مخزن منجر به انتشار هیدروکربن می شود. جت که در هوا شعله ور شد ، "اژدها" را به عنوان سلاح دفاع و حمله خدمت کرد.

مردم چندی پیش موارد ملاقات با موجودات گیگات تنفس کننده آتش را ثبت نکرده اند. مورخ بزرگ دوران باستان نیکاستراتوس ساموتراکی در دفتر خاطرات خود نوشت: "یک مار بلند کشتی های فنیقی ها را با آتش سوزاند." امروزه ، هنوز موجودات مشابه تنفس آتش وجود دارند ، فقط مینیاتوری هستند. به عنوان مثال ، اشکال بمب افکن. این حشره ، که طول آن از دو سانتی متر تجاوز نمی کند ، دارای یک مکانیسم دفاعی شگفت انگیز است. بمب افکن مخلوطی از هیدروکینون با 25٪ محلول پراکسید هیدروژن را در کیسه های مخصوص ماهیچه ها ذخیره می کند که در شرایط عادی با یکدیگر واکنش نشان نمی دهند. در صورت خطر ، مخلوط وارد "محفظه راکتور" واقع در پشت بدن حشره می شود و حاوی آنزیم خاصی است که به عنوان کاتالیزور عمل می کند.یک واکنش اکسیداسیون فوری و انفجاری رخ می دهد و یک جت گاز داغ به طرف متخلف شلیک می شود. بنابراین به نظر می رسد که حتی پدیده تنفس آتشین اژدها-دایناسورها را می توان منطقی توضیح داد.

توصیه شده: