دنیای جدید قبلاً دو بار جمعیت داشت - اما هیچ کس نمی داند چه کسی است

فهرست مطالب:

دنیای جدید قبلاً دو بار جمعیت داشت - اما هیچ کس نمی داند چه کسی است
دنیای جدید قبلاً دو بار جمعیت داشت - اما هیچ کس نمی داند چه کسی است
Anonim

باستان شناسان به رهبری سیپریان اردلین از دانشگاه خودگردان زکاتاکاس 33 هزار سال پیش آثار حضور انسان در ارتفاعات مکزیک را کشف کردند. تاریخ جدید دو برابر قدیمی تر از آنهایی است که قبلاً پذیرفته شده بودند و نشان دهنده صحت احتمالی دانشمندان برزیلی است که مکانهای افراد باستانی با قدمت مشابه را در آمریکای جنوبی پیدا کرده اند. این کشف بدین معناست که حل و فصل قاره آمریکا به طریقی کاملاً متفاوت از آنچه قبلاً تصور می شد اتفاق افتاده است - خیلی زودتر و ، شاید ، اصلاً توسط کسانی که امروز ما آنها را سرخپوست می نامیم. این احتمال وجود دارد که این شهرک نه از طریق زمین ، بلکه از طریق دریا بوده است.

Image
Image

غار Chiquihuite ، کوه های Astiiero ، 2.7 کیلومتر بالاتر از سطح دریا امروز. این غار شامل دو سالن بزرگ ، تقریباً 50 در 15 متر است. این قدیمی ترین مکان شناخته شده و غیرقابل انکار در دنیای جدید است / © Devlin A. Gandy

چه چیزی باز است

نویسندگان مقاله جدیدی در Nature چندین سال در غار Chiquiuite (در تصویر) در کوههای Astiero در مرکز مکزیک کار کرده اند. امروزه غار در ارتفاع 2740 متری از سطح دریا واقع شده است. و در آخرین حداکثر یخبندان (26-18 هزار سال پیش) در ارتفاع حدود سه کیلومتری بود. از آنجا که متوسط دمای جهان در آن زمان حداقل چهار درجه پایین تر از حال حاضر بود ، این مکان بسیار سرد بود. با توجه به چشم انداز کوهستانی ، بعید نیست که یک مگاپائون باستانی در اینجا زندگی کند ، مانند ماموت ها ، ماستودون ها و موارد مشابه.

با وجود این ، محققان با اطمینان بسیاری از اشیاء موجود در این غار - 1930 ابزار سنگی و قطعات آنها را در آن پیدا کردند - با دوره ای از 33-13 هزار سال پیش. علاوه بر این ، قدیمی ترین آنها تا 33 هزار سال سن دارند. در بیشتر موارد ، دوستیابی با توجه به لایه هایی انجام می شد که ابزار افراد قدیمی در آنها یافت می شد.

هر یک از لایه ها از بقایای آلی موجود در آنها قدمت رادیوکربنی قابل اعتماد دریافت کردند. بسیاری از آنها به دلیل درجه حرارت نسبتاً متوسط در غار کوهستان (از جمله کلاژن) زنده مانده اند. قدیمی ترین لایه SC-C است که حدود 33220-31475 سال قبل شروع شده است.

Image
Image

برخی از یافته ها ، با وجود قدمت زیاد ، شبیه ابزارهای ریز سنگی با سطح فنی بسیار بالا هستند. با این حال ، نسبت دادن آنها به فرهنگ باستان شناسی شناخته شده دشوار است. © Ciprian Ardelean.

علاوه بر این ، چندین شیء از لایه های مختلف با روش لومینسانس نوری تاریخ گذاری شدند. این بر این واقعیت استوار است که اکثر بلورها حاوی مقادیر کمی مواد رادیواکتیو هستند که تجزیه شده و فوتون ساطع می کنند. اینها به نوبه خود به شبکه بلوری مواد آسیب می رسانند. در شرایط عادی ، چنین نقایصی فوتون نیز ساطع می کنند - هنگامی که نور اضافی روی آنها می افتد. در غارها ، چنین نوری اغلب وجود ندارد ، بنابراین ، پس از حذف از آنجا ، کریستال احتمال درخشندگی را به دست می آورد - اگر نور طول موج مورد نیاز به آن هدایت شود. وجود دو روش برای قدمت لایه ها ، جایی که آثار افراد در آنها یافت شد ، قابلیت اطمینان تعیین سن آنها را به میزان قابل توجهی افزایش می دهد.

نکته مهم دیگر: بسته به آب و هوای خارجی ، استالاگمیت ها در غارها رشد می کنند. بر اساس این نشانه ها ، اولین رد پای انسان در Chiquihuita به طور واقعی قدیمی تر از آغاز آخرین حداکثر یخبندان است. یعنی حتی اگر روشهای دوستیابی رادیوکربن و نور نوری به طور ناگهانی همزمان اشتباه گرفته شوند ، یافته های جدید هنوز نمی توانند کمتر از 27 هزار سال قدمت داشته باشند.

Image
Image

ابزارها بسیار یکنواخت نیستند: غار حداقل پانزده صد سال توسط مردم اشغال شد ، یعنی سنت های پردازش سنگ می تواند کمی تغییر کند / © Ciprian Ardelean.

چرا این تاریخها ، با وجود قابلیت اطمینان ، به شدت مورد مناقشه خواهند بود

مسأله تاریخ حل و فصل قاره آمریکا یک بحث بسیار حاد در علم است.سالها تحت سلطه رویکرد محققان آمریکایی به نام Clovis -first بود - بر اساس آن ، اولین جمعیت جهان جدید سرخپوستان Clovis بودند که برای اولین بار در ایالات متحده کشف شد. در دهه 1980 ، محققان آمریکای لاتین (در برزیل) آثار ذغال سنگی را که در داخل حلقه های سنگ در زیر سایبان های سنگی قرار گرفته بود ، کشف کردند و قدمت آنها به 40 هزار سال پیش می رسد. این کانونها کاملاً آشکار بودند ، با تاریخ گذاری قابل اعتماد رادیوکربن.

اما علیرغم این واقعیت که قبلاً در سال 1980 اثری در این باره در Nature منتشر شده بود ، جامعه علمی در ایالات متحده این داده ها را صحیح نمی دانست. پیشنهاد شد که آثار پیدا شده نه کوره ، بلکه آتش سوزی نقطه ای در دوازده متری مرز تاج سنگی است که به دلایل طبیعی ایجاد شده است.

البته ، محقق برزیلی ، نویسنده اصلی اثر ، از چنین استدلال های متقابل انتقاد کرد و اشاره کرد که آتش سوزی در بسیاری از متر از لبه تاج سنگ نادر است و حتی کمتر می تواند ماهیت نقطه ای داشته باشد ، محدود به یک دایره سنگ ها. او منطقی خاطرنشان کرد که احتمال شیوع در چنین مکانی بسیار بیشتر است.

کمکی نکرد. این یافته ها - مانند تعدادی دیگر از آثار مردم برزیل ، بین 20 تا 30 هزار سال - در ادبیات علمی ایالات متحده مورد توجه قرار نگرفته است. همانطور که روث گرون ، استاد مردم شناسی در دانشگاه آلبرتا ، کانادا ، خاطرنشان می کند:

"اگرچه یافته های برزیلی با مهارت بالایی کاوش و تجزیه و تحلیل شده اند ، اما تا حد زیادی یا مورد مناقشه قرار می گیرند یا به سادگی نادیده گرفته می شوند - زیرا بسیار قدیمی هستند تا واقعی نباشند."

به عبارت دیگر ، بسیاری از باستان شناسان در ایالات متحده تاریخهای بیش از 20 هزار سال را دوست ندارند ، نه به این دلیل که دلیل آن ها ضعیف است ، بلکه به دلیل اینکه سن آنها بیشتر از آن است که باستان شناسان تصور می کنند. جای تعجب نیست که انتقاد از چنین یافته هایی در سطحی است که در بالا درباره "آتش سوزی زیر سایبان سنگ" یا "جهل ساده" توضیح داده شده است.

روت گرون خوشبین است که یافته های جدید مکزیکی ما را مجبور به تجدید نظر در وضعیت برزیل خواهد کرد. این امکان وجود دارد ، اما در غیر این صورت امکان پذیرتر است: قدمت جدید Chiquihuite توسط دیگر باستان شناسان ایالات متحده به شدت مورد انتقاد قرار خواهد گرفت. آنها دقیقاً همان عیب را با یافته های قبلی دانشمندان آمریکای لاتین دارند: آنها "بسیار قدیمی هستند تا واقعی نباشند" (به عبارت دقیق تر ، برای برآوردن ایده های برخی از محققان در مورد واقعیت).

چرا مهم است

انسان شناسان و باستان شناسان هنوز درک بسیار بسیار ناقص - و این را به طور ملایم بیان می کنند - در مورد زمانی که مردم شروع به سفرهای بین قاره ای کردند ، ندارند. و این س forال برای درک کل تاریخ بشر بسیار مهم است.

بگذارید با یک مثال توضیح دهیم. اگر یافته ها در برزیل (40 هزار سال پیش) و در Chiquihuita (مکزیک ، 33 هزار سال پیش) به درستی تاریخ گذاری شده باشند ، بدین معنی است که مردم قبل از اوج آخرین یخبندان - در 7-14 هزار سال قبل در جهان جدید بوده اند. در عین حال ، به دلایلی آنها حتی بسیار دور از برینگیا و نه همیشه سرزمین های مناسب (برزیل و ارتفاعات سرد مکزیک در آن زمان) ساکن شدند. به نظر می رسد که آنها هزاران سال پیاپی در آنجا وجود داشته اند ، بدون اینکه از بین بروند ، اما تولید مثل سریع و توزیع گسترده در همه نقاط جهان جدید را نشان نمی دهند.

Image
Image

سبک کار باستان شناسان آمریکای لاتین رایج ترین نیست: لباس های محافظ و حتی ماسک روی صورت. اقدامات احتیاطی انجام شد زیرا نویسندگان کار سعی کردند DNA افراد و حیوانات باستانی را در لایه های مورد مطالعه پیدا کنند. با این حال ، DNA انسان یافت نشد / © Ciprian Ardelean.

چرا اینطور است؟ به یاد بیاورید: اجداد سرخپوستان مدرن حداکثر 15 هزار سال پیش به آمریکا آمدند ، در عرض هزاران سال آنها آن را در مقیاس وسیع ساکن کردند و تعداد زیادی یافته پیدا کردند. چه چیزی رشد جمعیت پیشینیان را پس از 33 هزار سال پیش محدود کرد؟ چرا آنها نتوانستند جمعیت زیادی در آمریکا داشته باشند؟ پاسخ قطعی برای این سوالات امروز وجود ندارد.

وضعیت مشابهی اخیراً در مطالعه استرالیا بوجود آمده است.دانشمندان ثابت کرده اند که استقرار این قاره حداقل 65 هزار سال پیش اتفاق افتاده است - اگرچه تا همین اواخر تصور می شد که این تنها 40-50 هزار سال پیش اتفاق افتاده است. با این حال ، در حال حاضر ، تکثیر سریع اولین بومیان استرالیا چیزی را متوقف می کرد - تعداد آنها بسیار اندک بود به طوری که نه تعداد زیادی بنای تاریخی ، و نه شواهدی غیر مستقیم از وجود آنها در قالب یک مگا فونای نابود شده باقی گذاشتند (اما به سرعت شروع به از بین رفتن 40 هزار سال پیش کرد). امروزه ، درک کاملی از اینکه چرا روند استقرار قاره جدید در استرالیا نیز در زمان ناهمگن بوده است وجود ندارد - دهها هزار سال اول بسیار آهسته ، و سپس بسیار سریعتر.

Image
Image

یک مقاله سنتز در Nature تأکید می کند که قبل از آخرین حداکثر یخبندان ، مهاجرت در فاصله بین دو صفحه یخی بسیار دشوار بود. به نظر می رسد که مردم از طریق آب وارد دنیای جدید شوند - احتمالاً با ساحل در امتداد لبه یخچال طبیعی به دریا / © طبیعت

همانطور که قبلاً توضیح دادیم ، یک مشکل مشابه برای اروپا وجود دارد. یافته های اخیر نشان می دهد که انسان های اسپانیایی باید نه 40 هزار سال پیش ، همانطور که قبلاً تصور می شد ، بلکه 200 هزار سال پیش - چندین بار زودتر به آن رسیده بودند. با وجود این ، هیچ اثری از گسترش مردم در این قسمت از جهان تا 45 هزار سال پیش (به طور دقیق ، تقریباً هیچ) وجود ندارد.

شاید ، در مورد اخیر ، این درک وجود داشته باشد که چرا موج دوم مردم مدرن توانست نئاندرتال ها را برکنار کند ، اما اولین نفر نتوانست - به نظر می رسد که در مورد فن آوری های اساسی کشتن است. اما حتی برای اروپا ، این هنوز بیشتر یک فرضیه است تا یک واقعیت آهنین. در مورد حل و فصل قاره آمریکا ، وضعیت هنوز مبهم تر است.

چه چیز عجیب دیگری در مورد استقرار جهان جدید در سالهای اخیر آموخته است

متخصصان ژنتیک در سالهای 2015-2020 توانستند تعدادی از آثار کاملا اسرارآمیز را در DNA سرخپوستان هر دو قاره آمریکا پیدا کنند. اول ، معلوم شد که سرخپوستان آپاچی اصلاً از بقیه سرخپوستان سرچشمه نمی گیرند ، مانند بقیه سرخپوستان آمریکای شمالی. اجداد آنها خویشاوندان Yenisei Kets مدرن هستند.

با وجود ریشه سیبری ، این گروه پالئو اسکیموها نامیده می شود - این جزء اولین اسکیموها است که بیشترین ژن ها را دارد. این کت ها و اسکیموها هستند که از نظر ژنتیکی بیش از سایر اقوام به ژن سرخپوستان Na-Dene نزدیک هستند ، که یکی از آنها آپاچی ها هستند. پیش از این ، سرخپوستان و اسکیموها در گروه های اصلی تفاوت اساسی داشتند ، زیرا اجداد دومی ده هزار سال دیرتر از اجداد گروه اول به دنیای جدید آمدند.

دومین عجیب بزرگ: در سال 2015 ، ژنتیک ما در سوروی آمریکای جنوبی و سرخپوستان کارتیس از 1 تا 8 of از ژنهای منشاء استرالیا یا ملانزی بود. چگونه استرالیایی ها می توانند به آنجا برسند یا حتی بیشتر به ملانزی ها؟ هیچ اثری از آثار آنها در شمال ملانزی وجود ندارد ، و بدون ردیابی راه رفتن در امتداد ساحل اقیانوس آرام ، عبور از سراسر آمریکای شمالی و رسیدن به آمریکای جنوبی بسیار دشوار است. راه آبی در سراسر اقیانوس آرام نیز چندان آسان به نظر نمی رسد.

Image
Image

قدیمی ترین جمعیت آمریکا می تواند چیزی شبیه به این داشته باشد / © Wikimedia Commons

علاوه بر این ، مطالعه جمجمه های جمعیت باستانی آمریکای جنوبی تعدادی از محققان را به این نتیجه رساند که اولین جمعیت این قاره می تواند اقوام نزدیک جمعیت بومی استرالیا یا جزایر آندامان باشد و تنها در آن صورت آنها تا حد زیادی توسط اجداد سرخپوستان مدرن جایگزین شدند.

در سال 2015 ، گروهی از متخصصین ژنتیک به سرپرستی دیوید رایش ، بر اساس تجزیه و تحلیل DNA ، همچنین به این نتیجه رسیدند که سرخپوستان آمریکای جنوبی و مرکزی می توانند دو گروه اجدادی داشته باشند. و یکی از آنها مربوط به بومیان استرالیا و ساکنان جزایر آندامان است (دو گروه آخر ، در واقع ، بخشهای مختلف یک موج مهاجرت از آفریقا هستند).

به جای نتیجه گیری

شاید این اثر جدید یکی از مهمترین آثار در زمینه باستان شناسی باشد که توسط گروه های علمی آمریکای لاتین انجام شده است. و در حالی که بدون شک مورد اعتراض است ، روت گرون حق دارد: کار جدید به وضوح نشان می دهد که "اولین مدل کلوویس باید کنار گذاشته شود".این اولین بار بود که در چنین پایانی به نظر می رسید و نهایی در اینجا نشانه خوبی است. پی بردن به اینکه انسانها دو برابر زودتر از آنچه قبلاً تصور می شد وارد دنیای جدید شدند ، انگیزه ای بزرگ برای کشف چگونگی جمعیت گونه های ما در دنیایی است که ما در آن زندگی می کنیم.

توصیه شده: